فلسفه بافی
1394/1/28 | نسخه قابل چاپ | نویسنده : سید سعید هاشمی
خاطره ها می مانند و فقط ماییم که در کنج کج این سرا، بی پایانیم. سرد می گذرد و خشک فلسفه می بافیم. رؤیای زنده شدن را داریم و به سمت راه روهای پلکانی ذهنمان می گردیم. نثر می گوییم. شعر می سراییم. آواز می خوانیم. یاد می گیریم. درک می کنیم. می فهمیم. می رویم. و بیشتر می رویم؛ اما به کجا؟ آیا جز به خود، جای دیگری داریم که برویم؟ آیا سرای دگر همین سراست؟ آیا آیا آیا و باز هم آیا...؟
موضوعات مرتبط با این مطلب :
____________________________________________________
برچسب ها:
برچسب ها: