دنياي غريب
1391/9/12 | نسخه قابل چاپ | نویسنده : سید سعید هاشمی
يکي بود يکي نبود...
اينجا،غربت سراي محله اي بود...
محله اي به اسم "دنيا"،محله اي که خودش آشناست اما يک مشت معماي هنگفت در آن نهفته است؛ پديده ها نمي دانند چه مي کنند؛مي دانند؟!مي دانيم؟!!..
آئين و رسومش آني ولحظه ايست؛
هرکس خودش هست و بس!
واااي! تنم دارد به خودمي لرزد و دستانم تاب را رفتن و پاهايم تاب نوشتن ندارد!!
مي بيني؟؟
اين است دنياي ما..همگي لف و نشر مرکب است...
زندگي ما همه نقاشي هاي پيکاسوي هنرمند است...
ما اينيم...
عجيب و؛
"غريب"
موضوعات مرتبط با این مطلب :
سلام بچه!؟بروتوکوچه با توب بازی کن، این حرفا چه به تو عموجون !!! هرهرهرهر...
همکاری : سلام. فکر نکنم نیاز آنچنانی به توضیح داشته باشه..می خوام وبلاگی بزنم متفاوت،ناخودآگاه همه جذبش بشن..می خوام منم تو این دنیا گامی رو برای درست اندیشدن بردارم..و میخوام درد دلمو همه ببینن و همه همراه شن تا شاید کاری بزرگ کرده باشیم و همه دست به دست هم گذاشته باشیم...
تو مطالبتو به ایمیلم بده بعد از نگاه کردن میزنم تو وبلاگ و هرکی هم که بتونه کمک کنه میتونی بش بگی تا شریک داغ دلمون باشه..
ali.saeidh@gmail.com
تو مطالبتو به ایمیلم بده بعد از نگاه کردن میزنم تو وبلاگ و هرکی هم که بتونه کمک کنه میتونی بش بگی تا شریک داغ دلمون باشه..
ali.saeidh@gmail.com
Ali bood